The role of sheikh bahaii in propagating islamic sciences

Document Type : Original Article

Author

Adademic staff of islamic calyure.science reserch institute & shiite biblio graphy institute

10.22081/csa.2018.66591

نقش شیخ بهایی در گسترش علوم اسلامی

علی اکبر زمانی نژاد[1]

چکیده:

نقش عالمان و دانشمندان، در پیدایی و پایایی مذاهب و آیین ها بر همگان آشکار است. نوشتار پیش رو ، با توجه به جایگاه ویژه­ی دوران صفوی در تاریخ تشیع ،در صدد تبیین نقش شیخ بهایی در گسترش علوم اسلامی است.

نوشتار حاضر در سه محور: صاحب فنون بودن شیخ بهایی در بیشتر علوم مرسوم در دوران خویش، فراوانی تألیفات و نوشته های ایشان و تأثیر افکار و آثار ایشان بر دیگر عالمان و آثار برجای مانده از ایشان می­باشد.

بر اساس یافته های این نوشتار، تنوع موضوعاتی که شیخ بهایی در آنها به خلق آثار پرداخته، توانسته توجه گروه­های مختلف از عالمان را به خود جلب کرده و زمینه های تأثیر گذاری را در دوره های بعدی فراهم کند.

واژگان کلیدی: شیخ بهایی؛ صفویه، عالمان شیعی؛ علوم اسلامی، آثار و تألیفات.

 

 

 

 

مقدمه

عالمان و دانشمندان هر دین و آیینی، در پیدایش و گسترش آن نقش به سزایی داشته­اند؛ ولی برخی از آنان نقش پرنگ­تری ایفا کرده­اند که این خود از الطاف الهی است.

اکثر دانشمندان شیعه نیز با تألیف، تدریس، ترویج و نگهداری آثار شیعه، نقش درخشانی در گسترش علوم و فرهنگ داشته­اند و از آن میان حدود پانزده شخصیت، چون خورشید در میان دیگر علما درخشیده و زبانزد خاص و عام  گردیده­اند؛ فرزانگانی هم­چون ثقة الاسلام کلینی (م 328 ق)، شیخ صدوق (م 381 ق)، شیخ مفید (م 414 ق)، سید مرتضی (م 436)، شیخ طوسی (م 460 ق)، خواجه نصیرالدین طوسی (672 ق)، علامه حلّی (م 726 ق)، محققین، شهیدین، مجلسیین و بهایین که  آثارشان جایگاه خاصی داشته و تألیفات آنان حتی بعد از خود تأثیرگذار بوده­است و می­توان ادعا کرد که اکثر تألیفات شیعه بر محور آثار اینان بوده­ است.

مقالات و آثار فراوانی در زمینه­ی شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی عصر صفوی، به رشته­ی تحریر در آمده است که بیشتر آنها ناظر اندیشه­ی سیاسی_ اجتماعی عالمان و دولت صفوی است . موضوع خاص آنها، شیخ بهایی و آثار ایشان نبوده است و گاه به ضروت، نامی از این عالم برجسته­ی شیعی، برده شده است.

مراد کیانی پور، پایان نامه ای با عنوان" بررسی شیخ بهایی در شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی عصر صفوی"، در دانشگاه باقر العلوم  در سال 1393به انجام رسانده است. این اثر، با توجه به عنوان آن، بیشتر به نقش شیخ در عرصه­ی سیاست و اجتماع پرداخته است و با آن­چه این نوشتار درصدد تبیین آن است، متفاوت به نظر می رسد.

محمد سلیمانی نیز، در پایان نامه ای با عنوان" نقش شیخ بهایی در تحولات سیاسی اندیشگی ایران در دوران صفوی" در دانشگاه آزاد تهران که درسال 1395 انجام داده؛ آن­چنان که از عنوان اثر مشخص است رویکردی متفاوت با نوشتار حاضر را انتخاب کرده است.

در این مقاله، نقش شیخ بهایی در گسترش علوم و فرهنگ اسلامی تعیین شده­است و این نقش را از سه راه می­توان به اثبات رسانید:

الف) ذوفنون بودن شیخ بهایی، که در تمام علوم عصر خودش صاحب اثر بوده­است.

ب) کثرت تألیفات شیخ بهایی، که به همین جهت از هر اثر او، نسخه­های فراوانی به جا مانده­است.

ج) تأثیرگذاری آثار شیخ بهایی، بر تألیفات دیگر، که موجب گردیده، نام و آثار او در اکثر تألیفات بعد از خودش بدرخشد.

1. شیخ بهایی و درگاه علوم

شیخ بهایی (م 1030 ق) از علمای شیعۀ لبنان، است که با مهاجرت به دیگر کشورهای اسلامی، نقش گسترده­ای در گسترش علوم اسلامی و فرهنگ آن مناطق داشته­است. او در اکثر رشته­های علوم عصر خود، تألیفاتی بر جای گذاشته است. آثار ایشان، در تمام این رشته­ها، مرجع معتبری شمرده می­شده است؛ کما این­که تعدادی از آنها در شمار کتب درسی حوزه­های علمیه بوده­است.

تقی الدین محمد اوحدی حسینی دقاقی بلیانی اصفهانی که هم­عصر شیخ بهایی بوده است، در تذکرۀ خود، به ذی فنون بودن شیخ بهایی، تصریح می­کند:

" شیخ بهاء الدین محمد العاملی، عرفه شیخ المحققین مرشد المدقّقین، کاشف رموز یقینی، مجتهد علوم دینی... افضل زمان، اعلم دوران... عالمی در غایت عاملی، شیخ بهاءالدین محمد العاملی سلّمه الله تعالی، آن شیخ ... حلّال مشکلات دینی است، امروز از جمله امجاد اکابر علمای زمان و از سروران فحول فضلای دوران، جامع مجامع دین و دولت، بانی مبانی فقه و حکمت است. در جمیع فنون هنر و کمال ، چون مردم یک فن از غایت دانش در کمال است... دیگر مجموعۀ شیخ که موسوم به کشکول شده، حاوی است و محتوی بر جمیع علوم و رسوم و آن نسخه­ای است که جام جمشیدی و مرآت سکندری از رشک آن تیره و خیره مانده­است... این ضعیف به ملازمت شیخ بسیار رسیده­ام و استفاده نموده، چه در قزوین و چه در صفاهان... و از علما هیچ کس به جامعیت فضیلت و کمال او از عرب بلکه از عجم نیز بر نخاسته. امروز در وادی تصوّف چون جنید و بایزید، در شرعیّات چون جمال الدین و شیخ مفید، در حکمیّات بوعلی و فارابی است، در غریبه محمّد زکریا و میر غیاث الدین منصور زمان، در عربیّت که ذاتی اوست خود چه احتیاج به شرح."(بلیانی اصفهانی:1389،2/ 824-823)

گفته شده: "در دوره­ای که علما و محدّثان از یک­سو با حکما و از سوی دیگر با عرفا و متصوّفه، مناقشات و مشاجرات دائم داشتند، شیخ بهایی در نزد تمام این طوایف، از صوفیه و عرفا گرفته تا فقها و محدّثین، با چشم توقیر و تکریم نگریسته می­شد."و نیز گفته­اند:"شیخ بهایی را در شمار بزرگانی چون: امام غزالی ، شیخ اشراق ، بابا افضل و ملا صدرا می­دانند، که کوشیده­اند تا با تصنیف رسالات و آثارشان، در میان گفتارهای متضاد، این سر حدّ اندیشه را بدان سر حدّ رسانده و نزدیک کنند.(نفیسی:1316، 51)و نیز:"آثار و تألیفات شیخ، شامل اکثر رشته­های علوم عصر می­شد و جالب آن است که در تمام این رشته­ها، آثار او مرجع معتبر محسوب می­شد. در میان این گونه آثار ، کتاب فوائدالصّمدیة در نحو، هنوز هم متن درسی به شمار می­آید؛ چنان که جامع عباسی اوکتاب جامع مفیدی دربارۀ مسائل فقهی است.(زرین کوب:1375،396)

حضرت آیت­الله حاج سید مهدی روحانی (ره)، از محققین و مدرسین بنام حوزۀ علمیۀ قم که خود در فقه ، حدیث، اصول، تفسیر و فرق مذاهب صاحب نظر بود، دربارۀ جامعیّت شیخ بهایی می­نویسد:

" أمّا بعد؛ فنحن واقفون أمام عبقریّ من عبقریّات العلم ممّن جاد بهم الزمان و قلّ مثله و نظیره مدی الأعصار و القرون، ألا و هو الإمام العلّامة الشیخ بهاء الدین محمّد بن الحسین بن عبدالصمد الحارثی العاملی الجباعی و هو فقیه محدّث اصولیّ مفسّر فیلسوف عارف زاهد ریاضی فلکیّ رجالی أدیب شاعر فی اللغتین العربیّة و الفارسیّة بمعنی أنّه لمس حقیقة الشعر و روحه. لا بمعنی القدرة علی نظم الألفاظ و القوافی فقط. فیظهر فی شعره العواطف الإنسانیّة و الدینیّة حیث دخل الدین فی عواطفه لا فی عقائده فقط.

و بالجملة فقد کان رحمه الله، مجمتع العلوم محقّق مدقّق فیها و لعلّ إحاطته بالعلوم المختلفة العقلیّة و النقلیّة مع تبرّزه فیها، تعدّ من أظهر خصائص هذا العالم الکبیر؛ فجعله فذّاً فی العلماء و الکتب التی ألّفها فی العلوم المختلفة کانت کتب القرون بعده لا کتب عصره فقط لا یستغنی العلماء بعده عنها."(روحانی:1406، 131-126؛زمانی نژاد:1387، 317)

مؤلّف نتایج الإفکار می­نویسد: "... در جمیع علوم و فنون، استعداد بایسته و مهارت شایسته ­ای، داشت و از تصانیف خود در هر فن، رسایل عدیده گذاشت... شاه عباس ماضی، صحبت او را غنیمت می­انگاشت."(گوپاموی:1336، 104-103)

در این بخش به معرفی موضوعاتی که شیخ بهایی در آن علم، صاحب اثر و نیز تأثیر گذار بوده­اند، پرداخته می­شود.

1-1. علم حدیث

شیخ بهایی، یکی از محدّثین بنام شیعه است که درحفظ و نشر احادیث اهل­ البیت (ع) نقش بسزایی دارد . آثار بلاغ­ها، انهاات، اجازات، ترقیمه­ها و مانند اینها که بر بسیاری از نسخه­های خطی - حدیثی از شیخ  باقی مانده است، اینها خود بهترین گواه بر نقش ایشان در حفظ و گسترش احادیث شیعه است. شیخ بهایی، اگرچه آثار حدیثی مستقلی مثل مجموعه­های حدیثی محمدین اوایل و یا محمدین اواخر نداشته ، اما اکثر مجامع حدیثی قدما را حفظ و از تحریف آنها جلوگیری کرده­است. دربارۀ نقش حدیثی ایشان گفته شده:

" فقد ورث الشیخ البهائی حصیلة ما تقدّمه من الآثار المرویة عن أئمّة أهل­البیت علیهم السلام و هذه المأثورات أعظم أرکان الفقه الشیعی الإمامی بعد القرآن الکریم فعظم اهتمامه بنقل الکتب الحدیثیّة و قراءتها و تصحیحها، و کم نری من خطّه رحمه الله، فی الکتب الحدیثیّة المخطوطة قد کتب فی حاشیة الکتاب فی صفحات عدیدة إلی هنا بلغ مقابلته (سلّمه الله) و فی ظهر الکتاب قد أجاز للتلمیذ (سلّمه الله) أن یروی عن الکتاب. کلّ ذلک اهتماماً بشأن الحدیث و حفظاً من أن یتطرّق فیها ضیاع أو تحریف و بذلک کلّه کان محدّثاً کبیراً." (زمانی نژاد:1387، 321)

1-2.علم فقه

شیخ بهایی، در فقه و اصول، پیرو فقها و اصولین و مجتهدین قبل از خود بود. لکن ایشان با نوشتن جامع عباسی، تمام معارف فقه شیعه را با فارسی نویسی سلیس خود، در میان تمام قشرهای جامعه، گسترش داد و باید ایشان را از پایه گذاران عمومی سازی دانش فقه فارسی، در کنار دیگر مذاهب اسلامی دانست.

حضرت آیت­الله مرعشی نجفی، دربارۀ جامع عباسی می­نویسد:"با آنکه حدود سیصد سال و  اندی، از تألیف آن می­گذرد، معذلک عبارات آن، تا اندازه­ای سلیس و دلنشین و قابل درک و فهم برای عموم بوده و شامل احکام فقهیه از طهارت تا دیات است. پنج باب آن به قلم آن مرحوم و مابقی... به رشتۀ تحریر درآمده است. مدتها این کتاب جزء رسائل عملیۀ آیات عظام عصر سابق قرار گرفته و بر آن حواشی بسیاری نوشته­اند و بارها در ایران و هند چاپ شده و در دسترس عموم، قرار گرفته است.(بهایی:1390،مقدمه آیه الله مرعشی)

هم­چنین، با تألیف کتاب اثنی عشریات در طهارت و نماز، زکات، صوم و حج، روشی ابتکاری در علم فقه به وجود آورد   که تعلیم و تعلّم مسائل فقهی را ساده می­نماید و انگیزه­ای جهت حفظ و گسترش مسائل فقهی ایجاد می­کند که این گونه تألیفات، در فقه شیعه، بدیع و جدید بوده است.

شیخ بهایی، در مقدّمۀ باب الطهارت اثنی عشریه با صراحت از این نوآوری یاد کرده است که:" هذه رسالة إثنی عشریة تتلو علیک مسائل الطهارة علی نهج جدید و نمط سدید...» . یا در مقدّمۀ الصلاة همین کتاب می­نویسد:"هذه مقالة لطیفة فی واجبات الصلاة الیومیه و مستحباتها مرتبة علی الفصول، علی نهج قریب... ."

اولین کتاب اثنی عشریات در طهارت است. ایشان، احکام طهارت را با تقسیمی زیبا در دوازده مطلب ، بدین شرح تنظیم کرده­اند:" ما الطهارة، کم الطهارة، لم الطهارة، بم الطهارة، ممّ الطهارة، علی ما الطهارة، متی الطهارة، ممّن الطهارة، فیم الطهارة، ما الذی یتقدّم الطهارة، کیف الطهارة، ما الذی یتّبع الطهارة.

هم­چنین احکام نماز را به دوازده فصل تقسیم کرده اند و در هر فصل دوازده مطلب را توضیح داده­است.

در مبحث زکات، ایشان احکام زکات مالی و زکات بدنی (فطره) را به روشی ابتکاری و مختصر در دوازده مطلب آورده‌اند که، شش مطلب آن را به زکات مالی و شش مطلب را به زکات فطرة و خاتمه کتاب را به احکام خمس اختصاص داده­است.

در باب روزه، او رساله‌ی اثنی عشریه فی الصوم را، در هفت فصل سامان داده و هر فصل را به دوازده فصل کوچک­تر تقسیم کرده است. رساله را با بیان دوازده مزیت ماه مبارک رمضان، که در قرآن کریم و احادیث اهل‌البیت(ع) آمده، به پایان برده­است. هم‌چنین است الاثنی عشریة در حج.

1-3. علم تفسیر

تفسیر انوار التنزیل ،معروف به تفسیر بیضاوی، تألیف قاضی ابو سعید عبدالله بن عمر البیضاوی، (متوفای قرن هفتم) در حوزه­های علمیۀ اهل سنّت، مورد توجه بوده­است. بر این کتاب عده­ای از علمای شیعه، حاشیه و شرح نوشته­اند. هم‌چنین کتاب، تفسیر الکشاف زمخشری مورد توجه بوده­است.

آقا بزرگ تهرانی، در الذریعه، 6/ 41 به بعد، قریب به بیست وپنج حاشیه بر انوار التنزیل، را معرفی کرده­است.از جمله حاشیۀ شیخ بهایی بر انوار التنزیل است که این امر گویای احساس نیاز و ابتکار عمل شیخ بهایی است؛ زیرا اکثر حواشی معرفی شده در الذریعه بعد از حاشیۀ شیخ بهایی بر انوار التنزیل است. کما این‌که شیخ بهایی بر همین تفسیر، نیز شرحی نوشته است که در حاشیۀ انوار التنزیل، به آن ارجاع داده شده ­است؛ بنگرید:

"شرح تفسیر البیضاوی، للشیخ البهائی، احال إلیه فی حاشیته علی تفسیر البیضاوی عند ذکر نکات الالتفات من الغیبة إلی الخطاب فی (ایّاک نعبد) فقال: ان استقصاء النکات موکول إلی شرحنا الکبیر لهذا التفسیر، و لا بأس أن نذکر هنا منها الیسیر"( تهرانی،13/150).

اگر چه از شرح کبیر تفسیر بیضاوی شیخ بهائی؛ تا کنون نسخه­ای شناسایی نشده­است لکن دو- سه عنوان رسالۀ دیگر دربارۀ تفسیر بیضاوی از شیخ بهایی، به نام­های 1. أجوبة مسائل الشاه فضل الله 2. جواب سؤال دربارۀ تفسیر بیضاوی 3. حل کلام البیضاوی موجود است(درایتی:1389، 3/1026؛4/761؛ 1391: 1/846؛34/ 972؛ 10/871؛13/351).

از آن­جایی که از تعلیقات شیخ بهایی، بر کشاف هنوز نسخه‌ای خطی، شناسائی نشده، نمی­توان دربارۀ آن اظهار نظر کرد.شیخ بهایی چندین اثر مستقل در تفسیر به نام‌های عین الحیاة، العروة الوثقی و... دارد که به بررسی بیشتری نیاز  است.

1-4. اصول فقه

کتاب زبدة الاصول شیخ بهایی، در اوج تبلیغات علمای اخباری در نجف و کربلا نوشته شده است. در آن زمان، طلاب و فضلا جرأت دست زدن به کتاب اصولیان را نداشتند وآنها را مخفیانه حمل می­کردند. در آن زمان، شیخ بهایی با نوشتن زبدة الاصول و شرح و حواشی که برآن نوشت به نوبه خود کمک زیادی به گسترش  کرد. شیخ آقا بزرگ تهرانی دربارۀ زبدة الاصول می­نویسد:"... زبدة الاصول... من الکتب المهمة فی بابها، عنی به المتأخرین عنه و عکف علیه العلماء و تولوه بالتدریس و التعلیق و الشرح" (تهرانی، 13/298).

بیش از ده‌ها شرح و حاشیه بر این کتاب در الذریعه 6/ 102، 13/298 ، معرفی شده­است؛ کما این‌که به جهت درسی بودن این کتاب حدود چهار صد نسخۀ خطی در فهرست دنا، 5/ 1191 به بعد، معرفی شده­است.

شاگرد شیخ بهایی، به‌نام محقق الشیخ الجواد الفاضل الکاظمینی، کتابی به نام غایة المأمول، در شرح زبدة الاصول استادش شیخ بهایی نوشت(همان،16/ 15). در مقدمۀ این کتاب در وصف مؤلّف زبدة الاصول می­نویسد:

" کتاب زبدة الاصول لشیخنا و استادنا... افضل العلماء من المتقدمین و متأخرین، اعلم الفضلاء من المتدققین و المتبحرین بل رأسهم فی المعقول و المنقول فی قدوتهم فی الفروع الاصول بهاء الحق ... فانّه مع صغر حجمه و وجازة نظمه، قد حوی ما یحتاج الیه من المسائل و اشتمل علی کلّ ما یتوصّل الی استنباط الأحکام من الوسائل، فهو کنز ثمین أودع نقود الحقایق و بحر محیط بفرائد درر الدقایق، ألفاظه معادن جواهر المطالب، و حروفه اکمام أزاهر النکات المارب. ففی کل لفظ منه روض من المنی. و فی کل سطر فیه عقد من الدرر... فانتقل ذهنی إلی أنّ مثل هذا الکتاب... محتاج إلی شرح یرفع استار عویصاته... و عرضته علی الاستاد المصنّف فاستحسنه و أمر بإتمامه، فوجّهت الهمة إلی حلّ ألفاظه و بیان معانیه... و سمّیته بغایة المأمول فی شرح زبدة الاصول(مجوعه های خطی کتابخانه نمازی خوی؛شماره335).

 علمای بزرگی که در اصول فقه، صاحب نظر و صاحب سبک بوده­اند، مانند مجلسی اول ، میرزا ابوالقاسم قمی (صاحب قوانین) و سلطان العلماء (محشی شرح اللمعه) و برخی دیگر، بر کتاب زبدة الاصول شیخ بهایی حاشیه و تعلیقه نوشته­اند که گویای عظمت مقام او، در اصول فقه است.

شیخ بهایی، نظریات جدیدی در اصول فقه دارد که حضرت آیت­الله سید مهدی روحانی در مقاله‌ای تحت عنوان" النظریات الاصولیّة و الفقهیّة للشیخ البهائی" به تعدادی از آنها پرداخته است( زمانی نژاد ،323).

1-5. درایة الحدیث

یکی از آثار شیخ بهایی، رسالۀ مختصری در علم درایه با نام الوجیزه فی الدرایه است. این رساله به منزلۀ مقدمه­ای بر کتاب الحبل المتین  است که در سال 1010 ق، به رشته تحریر در آورده (بهایی:1390، 1).

مشهور است که؛ شهید ثانی از علمای شیعه، اوّل کسی بود که در علم الدرایة کتاب تدوین کرده­ و بعد از آن شیخ بهایی با نوشتن الوجیزة در زمرۀ درایه نویسان شیعه قرار می‌گیرد.

1-6. ادعیه

مهم­ترین کتاب دعای شیعیان، کتاب الصحیفة السجادیة، تألیف امام زین العابدین(ع) است. علما و اصحاب، اهتمام خاصی به این کتاب داشته­اند و نیز دراجازات و استنساخات، توجه ویژه­ای به آن شده­است. از این‌رو شرح‌ های متعددی بر این کتاب نوشته­اند که از آن جمله: شرح شیخ بهایی بر صحیفۀ سجادیه به نام حدائق الصالحین.

ایشان شرح هر دعای صحیفه را در یک حدیقه، بیان کرده­اند ومجموع آن‌ها کتاب الحدیقة الهلالیةاست که تنها یک قسمت از حدائق الصالحین است.

با توجه به ارجاعات شیخ بهایی در الحدیقة الهلالیة، به مقدّمۀ کتاب صحیفۀ سجادیه ، معلوم می­شود که ایشان بسیاری از این ادعیه‌ها راتحت عناوین مختلف شرح و بسط داده­است.

شیخ آقا بزرگ تهرانی در( الذریعه، 13/ 345 – 395)، قریب به پنجاه شرح از صحیفۀ سجادیه، نقل کرده­است که اکثر این شرح‌ها بعد از شیخ بهایی به رشته تحریر در آمده­است.

این تألیف از ابتکارات شیخ بهایی به حساب می­آید که توانسته، با شرح ادعیۀ صحیفۀ سجادیه، فضلا و علما را به توجه و اهتمام بیشتر به‌سمت دعا سوق دهد.هم‌چنین با نوشتن مفاتیح الفلاح فی عمل الیوم و الیلة من الواجبات و المستحبات ، به‌نوعی مفاتیح کنونی را برای مردم به یادگار گذاشته است.در این کتاب ، مناجات شبانه روز از سحر تا نیمه شب آورده شده که این روش، نوعی عمومی سازی معارف دعا و مناجات در بین مردم را تداعی می­کند

1-7. نحو و صرف

کتاب الصمدیة فی النحو، نمونه‌ای بارز از تألیفاتی است که شیخ بهایی به عنوان کتاب درسی ،برای آشنایی طلاب با ادبیات عرب نوشته است. کتاب با وجود حجم کم، قواعد اساسی علم نحو را به خواننده یاد می­دهد. در حالی که قبل از این ، بیشتر کتب این رشته، مفصل و از دیگر مذاهب اسلامی بود و برای سطوح متوسط طلاب و دانش­پژوهان کتابی به شکل درسی وجود نداشته. شیخ بهایی، با نگارش کتاب صمدیه، نزدیک به پنج قرن است که نام خود را در میان اصلی­ترین کتاب­های آموزشی حفظ کرده­است و در حالی که، تاریخ او را به عنوان عالم نحوی نمی­شناسد و به اثر او، تنها به دید بررسی آثار بزرگان علم نحو می­نگرد.

1-8 . ادبیات و شعر

شیخ بهایی، در اکثر فنون شعری (غیر از هجو) ، بیش ازهفتاد بیت قصیده سروده­است و ظاهراً ایشان اولین عالمی هستند که اشعار رباعی فارسی را در اشعار عربی داخل کرده­ واشعار فارسی ، بر وزن خبب سروده است(عباس: 1431، 10-11).

اشعار شیخ بهایی در زمان خودش، از شهرت برخوردار بود و اسکندر منشی، که معاصر ایشان است، در کتاب تاریخ عالم­آرا می­نویسد:"اگر چه شعر و شاعری، دون مراتب عالیۀ آن جناب است، اما ذوق سخن­پردازی بسیار دارند و در فنون سخنوری قصب السبق از اقران ربوده­اند و به عربی و فارسی اشعار آب‌دار و معانی رنگین و نکات دلپذیر شیرین از آن جناب زبان­زد خاص و عام است. به تخصیص مثنویات به روش ملای روم از نتایج وقّادش بر مثال غرر و درر به رشتۀ نظم کشیده شد"(ترکمان: 1334، 157).

نوشتار اسکندربیگ، بعدها از سوی یکی از محققان معاصر نیز به گونه ای دیگر بیان شد:"و در نثر و مخصوصاً نظم فارسی، با متن‌های توانایی وارد شده­است و شعر فارسی او مخصوصاً غزلیّات و رباعیّات وی یکی از بهترین نمونه­های اشعار فارسی، در اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم هجری در ایران است و بر بسیاری از سرایندگان هم­عصر رجحان دارد و بالاترین برتری او آن است که در آن بحبوحۀ سبک هندی که تقریباً تمام شعرای ایران پیرامون آن می­گشتند، وی یکی از سرایندگان نادری است که بدان روش شعر نگفته و همان اصول انسجام و روانی و سادگی و طراوت خاصّ شعرای عراق را که پیش از سبک هندی معمول بوده­است، نگاه داشته و اغلب شعر او به شعر حافظ در غزل و رباعی و به شعر جلال الدین بلخی در مثنوی شبیه شده­است(نفیسی،25-26).

1-9. ریاضیات و هیأت

وی آثار متعددی در حساب، هندسه و هیأت مانند: تحفۀ حاتمی (هفتاد باب)، تحقیق جهة القبلة، تشریح الافلاک، حاشیۀ شرح التذکرة فی الهیئة للخواجه، خلاصة الحساب، الصفیحة فی الأسطرلاب، رسالة فی القبلة، رسالة فی الکرّ، انوار الکواکب، بحرالحساب و چندین کتاب دیگر در هیأت، حساب و تشریح اعضای بدن مانند تشریح العالمَین نوشت. برخی از این آثار، صدها سال کتاب درسی و مورد مراجعه اساتید حوزه­های علمیه بوده­است.درتبحر شیخ بهایی در ریاضی و هیأت گفته شده:" ... فأخذ البهائی الریاضیات و الفلک عن کبار علماء زمانه، و درس کتب العلماء السابقین و برع و أبدع فی هذه العلوم حتّی أنّ آثاره فی الریاضیات و الفلک ظلّت زمناً طویلاً مرجعاً لکثیرین من علماء المشرق؛ کما أنّها کانت منبعاً یستقی منه طلاب المدارس و الجامعات" (طوقان: 1963،475).

یکی دیگر از آثار شیخ بهایی، در این موضوع، کتاب بحر الحساب است که چندین بار در کتاب خلاصة الحساب به آن ارجاع می­دهد. شیخ بهایی در چندین مورد دیگر به کتاب بزرگ و مفصّلی که در این موضوع نوشته است، ارجاع می­دهد که این کتاب مفقود شده است ؛گفته شده اروپائی­ها کتاب بحر الحساب شیخ بهایی را به سرقت برده­اند(عباس،631).

کتاب خلاصة الحساب شیخ بهایی، یکی از مهم­ترین آثار اوست. این کتاب به زبان فارسی، اردو، ترکی و فرانسه و... ترجمه و به چاپ رسیده­است؛ کما این‌که بیش از صد شرح بر کتاب خلاصة الحساب نوشته شده که بهترین آنها را شاگردانش تألیف کرده­اند؛ دهها گزیده­، پراکنده و منظومه از خلاصة الحساب در کتابخانه­ها موجود است.این مطلب برای کتاب تشریح الافلاک نیز وجود دارد که برآن بیش از پنجاه شرح و حاشیه وجود دارد(عباس،609-671).  

1-10. علوم غریبه

رساله­های متعددی در علوم غریبه، مانند احکام النظر إلی کتف الشاة و رسالة فی الجفر (فارسی و عربی) به شیخ بهائی نسبت داده­شده­است. علامۀ مجلسی اول، در لوامع صاحب قرانی گوید: "جفر جامع و جفر ابیض داشتم و در جوانی من، کسی دعوی آن دانش نمی­کرد به جز شیخ بهاءالدین محمد که گفت من فی الجمله از گذشته­ها خبر دارم تا آن‌که گفت من قواعد علامه را از جفر جامع استخراج می­توانم کرد( نفیسی،48).

تقی الدین محمد اوحدی حسینی بلیانی؛ در عرفات العاشقین می­نویسد:" غوامض علوم غریبۀ عجیبه علی وجه احسن و طریق ایمن بر او هویدا و پیدا، معیّن و مبرهن است و اسرار اطوار خفیّۀ صفیّۀ معارف کمال بر طریق اصح و نحو اتمّ بر او ظاهر و باهر... مجموعۀ شیخ که موسوم به کشکول شده، حاوی است و محتوی بر... نکات غریبه و فقرات نفیسه در آن بسیار مجتمع است( بلیانی:1389، 2/ 823-824).

1-11. معماری و مهندسی

دربارۀ ابداعات و اختراعات شیخ بهایی،از ایشان شخصیتی اسطوره­ای ساخته‌اند؛ چرا که ایشان شخصیتی بودند که با مهارت‌ها و توانایی‌هایی که در علوم مختلف به دست آورده‌بودند،در دربار شاه از مقام و مرتبه­ای برخوردار بودند که باعث شده بود، خاص و عام هرکار بزرگ و خارق­العاده­ای را به او نسبت دهند؛ مانند: معماری مسجد شاه اصفهان، مهندسی حصار نجف، ساختن ساعت آفتابی یا ظلّی، تقسیم آب زاینده رود، طرح ریزی کاریز نجف آباد، تعیین سمت قبلۀ مسجد شاه اصفهان، ساختن سفیداب، ساختمان گرمابه­ای در اصفهان (حمام شیخ بهایی) و... از ابتکارات و بدایعی است که به نام او ثبت شده­است؛ اگرچه برخی از این ابتکارات ازاو نباشد(محمدی فشارکی:1396،26).

1-12. نثر فارسی و عمومی کردن معارف دینی

مسائل فقهی و احکام در زمان صفویه، به زبان فارسی برگردانده شد و در اختیار عموم مردم قرار گرفت. مهم­ترین اثر، این عصر کتاب جامع عباسی شیخ بهایی است، که به دستور شاه عباس صفوی در اواخر عمر او تألیف شده است.. ترجمۀ دیگر آثار دینی- علمی از عربی به فارسی در زمان صفویه، از جمله مسائلی است که نشر علم و فرهنگ و عمومی کردن معارف دینی را در این دوره رواج داده است.

ملک­الشعرای بهار، نثر صفویه را به پنج دسته تقسیم کرده­است. که یکی از آنها، نثر علمی است که نوشته­های شیخ بهایی و علامه مجلسی را در شیوایی و لطف و ادای مقصود، بسیار مفید و ممتاز می­داند . ایشان معتقدند اگر کتب لاهیجی و شیخ بهایی را کنار بگذاریم، دیگر کتاب­ها که به نثر علمی نوشته شده­اند، جمله­بندی کاملاً عربی می‌باشند، و به فارسی شبیه نیستند(بهار:1369، 3/ 258-260).

2. کثرت تألیفات شیخ بهایی

2-1. فهرست الفبایی آثار شیخ بهایی

شیخ بهایی، از دانشمندانی است که در علوم مختلفی مانند: تفسیر، حدیث، ادعیه، فقه، کلام، فلسفه، اصول فقه، اخلاق، رجال، تاریخ، طب، عرفان، نجوم، ریاضیات، ادبیات، علوم غریبه و دیگر موضوعات متفرقه، صاحب اثر و تألیف است . تعداد آثار ایشان ائم از قطعی و منسوب و مشکوک (به جز اجازات و...) به دویست عنوان می­رسد که هرکدام، نسخه­های خطی فراوانی دارد که در کتابخانه­های ایران، عراق و دیگر کشورهای مسلمان و غیر مسلمان نگهداری می­شوند(ناجی نصرآبادی:1387،تمام کتاب).

با توجه به کثرت نسخه­های خطی و عناوین متعدد که گاهبرای یک اثر، عنوان های متعددی در فهارس نسخ خطی ثبت شده و یا گاهی قسمتی از یک اثر را تحت عنوانی مستقل معرفی کرده‌اند ونیز پاره‌ای از مسائل دیگر باعث شده تا کتاب‌شناسی و نسخه‌شناسی آثار شیخ بهایی ، دشوارگردد. بر این اساس یقیناً معرفی و نقد و بررسی تمام آثار شیخ بهایی (اعم از قطعی ، منسوب و...) از عهدۀ یک نفر خارج است. اگر چه کتاب­شناسی شیخ بهایی آقای ناجی نصرآبادی و دو فهرست دنا و فنخا، تمام عناوین آثار شیخ بهایی را در معرض دید قرار داده­است که این خود نیمی از پژوهش دربارۀ کتاب­شناسی و نسخه­شناسی آثار شیخ بهایی است. اما تفکیک آثار قطعی از آثار منسوب و مشکوک و... نیاز به پژوهش و خبرگی در برخی از علوم و اشراف کامل بر تمام آثار شیخ بهایی دارد. مقایسه کردن متن آثار منسوب و مشکوک، با آثار قطعی و اخذ تصاویر نسخه­های خطی از عناوین جدید در کتابخانه­ها و مقایسۀ متن آن آثار با دیگر آثار شیخ بهایی در به ثمر رسیدن کتاب‌شناسی ونسخه شناسی آثار ایشان خواهد داشت.

لازمۀ احیای آثارِ شیخ بهایی، تحت عنوان موسوعۀ شیخ بهایی دسترسی به نسخه­های خطیِ ایشان در کتابخانه­های ایران و خارج ایران می­باشد که این مطلب ، تلاش گروهی می­طلبد. با وجود همۀ این دشواری­ها، موسوعة الشیخ البهاءالدین العاملی (الشیخ البهائی) در مرکز احیای آثار اسلامی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی قم می­باشد. این مهم تلاش و همت دوست گرامی و فاضلمان جناب آقای محسن صادقی (زید عزّه) تدوین گردیده­است که پس از حدود ده سال، مراحل پایانی را طی می­کند و در سال آینده (1397 ش) در 23 مجلد به زیور طبع، آراسته خواهد شد.

در مرکز احیای آثار اسلامی، کتاب­شناسی و نسخه­شناسی آثار شیخ بهایی را جناب حجت­الاسلام عقیل فرزانه، به عهده گرفتند .ایشان طول چند سال با استفاده از کتاب­شناسی شیخ بهایی ناجی نصرآبادی و مقایسه باتمام فهارس نسخ­خطی کتابخانه­های ایران و... مقایسه عکس نسخه­های خطی که از کتابخانه­های مختلف درخواست شده­ بود و پس از مراجعه به تمام منابع شرح حال­نگاری­ها و کتاب­شناسی­ها، توانستند دورنمایی از کتاب­شناسی و نسخه­شناسی شیخ بهایی را به سامان برسانند که این مهم قبل از چاپ فهارس دنا و فنخا بوده­است.

برای شناسایی آثار شیخ بهایی، باید به کتاب­شناسی و نسخه­شناسی اجازات شیخ بهایی پرداخت. این کار به علت پراکندگی اجازات و ... امری بسیار دشوار و زمان­بر است. دوست فاضلمان، جناب آقای دکتر محمود ملکی، این مهم را به عهده گرفت و در طی چند سال با بررسی آثار شیخ بهایی و مراجعه به اکثر فهارس نسخ خطی و دیگر منابع شرح حال نگاری و کتاب­شناسی و... توانستند اجازات الشیخ بهاءالدین العاملی را سامان ببخشید.

ایشان در مقدمه اجازات الشیخ بهاءالدین العاملی، می­نویسند: «... و قد جعلنا الإجازات فی أربعة فصول: 1. المجیزون. 2. المجازون 3. الإنهاءات 4. البلاغات... و قد رتبنا العفصل الأوّل حسب الحروف الهجائیة للأسماء. اما الفصل الرابع المختص بالبلاغات فقد ذکرناها حسب الکتب... و قد ترجمنا المجیرأ و المجاز... إلی أنّ بعض الإجازات التی لم نعثر؟ علی نصّها –حسب تتبّعنا- ذکرت فی المصادر، فیحتمل العثور؟ علیها فیما بعد حسب مضیّ الزمان»(ملکی:1394، 216).

ایشان، در ابتدای اجازات؛ به بخش­هایی که مرتبط با اجازه است، می­پردازند، مانند: دراسة حول المجیزین و اجازاتهم، اقسام طرق تحمّل الحدیث. فصل اوّل کتاب، به علمایی که به شیخ بهایی اجازه داده­اند، پرداخته­است که شامل چهار شخصیت است و متن اجازات را نیز آورده­اند.

فصل دوم کتاب، مربوط به شخصیت­هایی است که از شیخ بهایی اجازه گرفته­اند. این قسمت مهم­ترین بخش است. در این بخش به معرفی و شناسایی 130 نفر از شاگردان ، عالمان و معاصران شیخ بهایی پرداخته شده است. تا کنون برای هیچ شخصیتی به این شیوه تتبّع جامع، صورت نگرفته که این همه اجازات در عین گستردگی و پراکندگی منابع ، یک­جا گردهم فراهم شده باشد. این امر به همّت والای دکتر محمود ملکی، تحقق یافته­است.

فصل سوم کتاب اجازات، به معرفی انهاءات شیخ بهایی پرداخته است، که شامل پانزده، انهاء است.

فصل چهارم کتاب، شامل بلاغات است که به ترتیب کتاب­ها تدوین شده­است.

3. تأثیر آثار شیخ بهایی در تألیفات بعد از خود

در بخش دوم این مقاله، به تفصیل دربارۀ آثار قطعی و منسوب شیخ بهایی نوشتیم. در این میان بیست عنوان از آثار ایشان را که از سایر عناوین برتری دارند و دیگر دانشمندان و عالمان به ترجمه، شرح، حاشیه، نظم، گزیده­نویسی، منتخب­نویسی، و مانند آن اقدام کرده­اند، ذکر می­کنیم. برای مثال قریب به دویست شرح ،ترجمه ، منتخب و نظم بر خلاصة الحساب گویای تأثیر گذاری آثار شیخ بهایی در تألیفات بعد از خودش است. در این بخش، ابتدا آثار شیخ بهایی را که مورد توجه علما بوده، و متن اصلی قرار گرفته و دیگران بر آنها شرح و حاشیه و ترجمه نوشته­اند، می­آوریم. سپس به معرفی آثاری که از آثار شیخ بهایی متأثر بوده­اند و یا مطالبی نقل کرده­اند، می­پردازیم:

  1. الاثنی عشریة الخمس، که آثار وابسته به آن به نام­های گوناگون مورد توجه قرار گرفته­است، مانند: شرح اثنی عشریه، ترجمه اثنی عشریه، حواشی اثنی عشریه، شروح اثنی عشریه، ائم از این­که نام مستقلی داشته باشد و یا به عنوان شرح اثنی عشریه در طهارت و نماز و صوم و زکات و حج و یا منظومۀ اثنی عشریه و...
  2. الأربعین حدیثاً، که عناوین وابسته به آن با عناوینی هم­چون: ترجمه­های اربعین، شرح اربعین، گزیده­های اربعین، حاشیه­های اربعین، منتخب و برگزیده­های اربعین، گفتار و بندهای از اربعین، ائم از این­که نام خاصی داشته­اند و یا با همان عنوان شرح و حاشیه و گزیده اربعین تألیف شده­است.
  3. الاعتقادات، که به نام ترجمه­های اعتقادات و شروح اعتقادات است.
  4. بحر الحساب، که از کتب مفقودشدۀ شیخ بهایی است، لکن منتخب بحرالحساب، بندهایی از بحرالحساب در فهارس نسخ خطی یاد شده­است.
  5. التحفه، که با نام ترجمه­های التحفة و شروح التحفة و یا گزیده­ای از تحفۀ حاتمی و... می­توان نام برد.
  6. تشریح الأفلاک، که به نام ترجمۀ تشریح الأفلاک، حواشی تشریح الافلاک (قریب به ده حاشیه دارد) و منظومۀ تشریح الافلاک وشروح تشریح الافلاک، که قریب به چهل شرح از این کتاب در کتابخانه­ها موجود و برخی هم به چاپ رسیده­است.
  7. تهذیب البیان، که با نام­های شروح تهذیب البیان در قواعد علم نحو است.
  8. کتاب جامع عباسی، که یک دورۀ فقه کامل است که با عنوان ترجمه­های جامع عباسی، حواشی جامع عباسی، قریب به پانزده حاشیه بر جامع عباسی تا کنون به چاپ رسیده­است و حواشی چاپ نشده آن خارج از شمارش است و هم­چنین منتخبات و گزیده­های جامع عباسی بسیار است.
  9. حبل المتین، که با عنوان حاشیه­ها و گزیده­های حبل­المتین تدوین و معرفی شده­است.
  10. کتاب خلاصة الحساب، که با عناوین ترجمه­های خلاصة الحساب است. بیش از چهل ترجمه فارسی و چندین ترجمۀ غیر فارسی با نام­های مشخص و غیر مستقل به عنوان ترجمۀ خلاصة الحساب تا کنون شناسایی و بعضی از آن­ها چاپ شده­است.

بیش از صد شرح بر کتاب خلاصة الحساب موجود است که شاگردان وی بهترین شروح را بر آن نوشته­اند؛ کما اینکه پنج منظومه از خلاصة الحساب تا کنون شناسایی شده­است. قریب به ده گزیده و پراکنده از خلاصة الحساب شناسایی و نسخه­های خطی آن وجود دارد.

  1. کتاب زبدة الاصول، بیش از پانزده حاشیه و بیش از پنجاه شرح بر کتاب زبدة الاصول تألیف شده­ است، کما این­که چهار، پنج کتاب در نظم زبدة الاصول تدوین شده و اکنون نسخه­های آن موجود است.
  2.   الصحیفة الاسطرلابیة، ترجمۀ و حاشیه و شرح­هایی که برالصحیفة الاسطرلابیة نوشته شده­، بیش از ده اثر است.

13. کتاب الفرائض، که به نام شرح الفرائض البهائیة به ثبت رسیده­است.

14. الفوائد الصدمیة، ترجمه­ها ، شرح­ها ، حواشی و... بر کتاب الفوائد الصمدیه بسیار نوشته شده است ،که قابل شمارش و شناسایی نیست. تا کنون بیش از صد تألیف مرتبط با الفوائد الصمدیه به رشته تحریر در آمده­است.

15. کشکول ترجمه­ها، منتخبات، گزیده­های کشکول شیخ بهایی خارج از حدّ و شمارش است.

  1. لغزها، حواشی و شروح لغزهای ایشان فراوان است.
  2. دیوان، قصائد و شروح و ترجمه­های آن ، غزلیات و مثنوی­های ایشان و اشعار پراکندۀ شیخ بهایی خارج از حدّ و شمارش است.

18.  مفتاح الفلاح، ترجمه­ها، حواشی و شروح مفتاح الفلاح حدود پنجاه تألیف است.

19. الوجیزة، شرح­ها ترجمه­ها، تعلیقه­ها، گزیده­ها و منتخبات الوجیزه، بیش از سی عنوان می‌شود.

                        

20. قصیدۀ الفوز و الأمان، چندین شرح و ترجمه بر رسالۀ وسیلة الفوز و الأمان فی مدح صاحب الزمان (عج)،  به رشته تحریر درآمده­ که ختامه مسک آثار شیخ بهایی است.

نتیجه گیری

شیخ بهایی، از علما و دانشمندانی است که با وجود ذی فنون بودن، آثار زیادی در بیشتر علوم زمانه خود به رشتۀ تحریر در آورد، که بالغ بر یکصد اثر می­رسد. این آثار مورد توجه علمای عصر خود و بعد از خود قرار گرفت و دیگر دانشمندان و فرزانگان با نوشتن صدها شرح ، ترجمه ، تعلیقه و حاشیه و... بر آثار شیخ بهایی، تأثیر به سزایی در فرهنگ و علوم شیعی گذاشت.

آثار شیخ بهایی، سفرها ،خانواده او و سرانجام تربیت شاگردان ممتاز توسط او ،چنان بر فرهنگ اسلام شیعی تاثیرگذار بود که به حق باید به بی بدیل و کم مانند او بودن در این فرهنگ اعتراف کرد .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مراجع:

1. آقا بزرگ تهرانی، محسن؛ 1403،  الذریعة،بیروت: دارالأضواء.

2. بلیانی اصفهانی، تقی الدین محمد؛ 1389، عرفات العاشقین و عرصات العارفین ، تصحیح: ذبیح الله صاحبکاری و آمنه فخر احمد، تهران: مرکز پژوهشی میراث مکتوب و کتابخانه و موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی.

3. بهار، محمدتقی؛ 1369، سبک­شناسی­ملک­الشعرا،تهران: امیرکبیر.

4. بهایی، محمد بن حسین؛ 1390، الوجیزة فی علم الدرایة، قم: بصیرتی.

5 .ترکمان، اسکندربیک؛ 1334، تاریخ عالم­آرای عباسی، تهران: امیرکبیر.

6. درایتی، مصطفی؛ 1389، فهرستوارۀ دست‌نوشت‌های ایران(دنا)،تهران: کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی.

7 .__________؛ 1391-1393، فهرستگان نسخه‌های خطی ایران(فنخا) ، تهران: سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی ایران.

8. زرین کوب، عبدالحسین؛1375،  از گذشته ادبی ایران،تهران: انتشارات بین     المللی الهدی.

9. زمانی نژاد، علی اکبر؛ 1387، الشیخ بهاءالدین محمد العاملی (شناخت­نامه عربی شیخ بهایی) ، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.

10. طوقان، حافظ؛ 1963، تراث العرب العلمی، بیروت- قاهره: دارالشروق.

11. عباس، دلال؛ 1431،  بهاءالدین العاملی فقیهاً ادیباً شاعراً، بیروت: دارالمؤرّخ العربی.

12. گوپاموی، محمد قدرت الله؛ 1336،  تذکرۀ نتایج الأفکار، بمبئی : چاپ سنگی.

13. محمدی فشارکی، محسن، قیومیان محمدی، فاطمه؛ 1396، نقد و تحلیل آثار فارسی شیخ بهایی،تهران: مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران.

14. ملکی، محمود؛1394،" اجازات شیخ بهاء ‌الدین عاملی"،مجله کتاب شیعه، شماره 7و8.

15. ناجی نصرآبادی، سید محسن؛ 1387، کتاب­شناسی شیخ بهایی، مشهد: بنیاد پژوهش­های اسلامی آستان قدس رضوی.

16.نفیسی، سعید؛ 1316، احوال و اشعار فارسی شیخ بهایی،تهران: چاپخانه اقبال.



[1] عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و علوم اسلامی و موسسه کتابشناسی شیعهinfo@al-athar.ir