نگارنده این مقاله در پاسخ به این سوال که «آیا توابین دارای تبار یمنی بوده اند؟» کوشیده است با غور در حوادث صدر اسلام، کنش فعالان سیاسی و میزان وابستگی عملکرد آنها را با تعلقات قومی مورد واکاوی قرار دهد. این مهم با ارائه ی نمونه هایی از روزگار پیامبر(ص)، جنگهای عصر امیرالمؤمنین علی(ع) و حاکمان پس از وی تا آستانه ی نهضت توابین صورت گرفته است. سپس به شناسایی تبار رهبران توابین و نیز افراد تحت رهبری آنها پرداخته است تا معلوم شود که آیا میتوان به تبار واحدی از ایشان دست یافت؟ یا اینکه غلبه ی تباری را بر دیگر تبارها که مشخص مواضع سیاسی وابستگان به آن تبارها است مورد شناسایی قرار داد. حاصل جستجو بر اساس یک مطالعه ی تحلیلی _ استدلالی آن است که نه شرکت کنندگان در قیام توابین از قبیله ی واحدی بوده اند و نه ربطی تلازمی میان قومیت و نوع موضع گیری سیاسی ایشان وجود داشته است. آنچه که محرک توابین در قیام بوده، نه گرایش قومی بلکه سائقه و احساس وظیفه ی دینی بوده است.