عدالت اجتماعی به مثابه پیشران علمی در عهد رضوی

نویسندگان

1 دانشیار گروه هنر و تمدن اسلامی، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

2 دبیر تاریخ آموزش و پرورش خراسان رضوی

10.22081/csa.2023.65865.1166

چکیده

علم هم‌چون پدیده‌ای اجتماعی، متأثر از محیط است و در خلوت، به دستور و فرمان یا به توصیه و تشویق، بالندگی، شکوفایی و گسترش پیدا نمی‌کند؛ ‌هر چند رکود و انحطاط آن، ‌به طور جدی با عوامل پیش‌گفته پیوند وثیق دارد. علم در جهان اسلام نیز از این قاعده بیرون نبوده‌است. پژوهشگران این حوزه،‌ دوران خلافت مأمون عباسی را که پاره‌ای از آن با حضور و نقش علمی امام رضا(ع) همزمان است، دوره اوج‌گیری و نضج تمدن اسلامی و در رأس آن بسط و توسعه علوم دانسته‌اند. اینکه چه علل و عواملی در این فرایند نقش داشته، پرسشی محوری است که پژوهشیان، پاسخ‌های گوناگونی به آن داده‌اند. بر پایه نوشتار حاضر، بیش از همه، وجود بستر و فضای اجتماعی متناسب با علم‌ورزی یا گسترش نسبی عدالت اجتماعی، این دوره را از دیگر دوره‌ها متمایز و مبدأ تحولاتی بنیادین ساخته است. مقاله با این فرضیه که رشد علم و توسعه، محصول هم‌اندیشی، مناظره، پرسش و پاسخ و وجود فضای تعاملی آزاد برای اندیشمندان است، به این نتیجه دست یافته که دوره امام رضا(ع) و در بازه‌ای گسترده‌تر، زمان مأمون چنین بستری فراهم شده بود. در آن دوره از یک سو افراد از هر مسلک و مذهبی می‌توانستند وارد گفتگوی علمی و فرهنگی شده، و از سوی دیگر به نقد یافته‌ها و داشته‌های مسلمانان بپردازند و از آن مهم­تر، آثار و نوشته‌های بیگانگان را که در ذهنیت مسلمانان اولیه ارزشِ اعتنا نداشت، به زبان اسلامی برگردانده (نهضت ترجمه) و در نشست‌های علمی و مناظره‌های جدی، با امکان برابرکه حتماً نسبتی با فضای جامعه داشت، مورد نقد، نقض و چالش قرار دهند.

کلیدواژه‌ها