رابطه و تأثیر متقابل اقتصاد و سیاست در اقتصاد سیاسی مطرح میشود. اقتصاد یا جامعهمحور یا رانتمحور است. دولتیکه منابع مالی آن مستقل از جامعه باشد، اقتصاد آن رانتی و حق مالکیت، قانون و حقوق در آن بیارزش است. مقاله حاضر با روش تحلیل مضمون، اقتصاد سیاسی را در نهجالبلاغه بررسی میکند. یافتههای پژوهش نشان میدهد، که مضامین فراگیر اقتصاد و سیاست در نهج البلاغه در نه شاخص مهم حسن تعامل، اعتماد به خود اظهاری، عدالت اجتماعی، توانایی پرداخت، اصل انتفاع، فشار مالیاتی و سقوط دولت، اقتصاد سالم و پیشرفت (رفاه)، اعتماد اجتماعی و آزادی اقتصادی، قابل شناسایی است. تمام این شاخصها از مؤلفههای اقتصاد اجتماعمحور است. در دولت علوی احترام به قانون، مالکیت، عدالت، امانتداری، آزادی و پاسخگویی، ارزش، و ظلم، استبداد، تضییع حقوق، حیف و میل اموال، خویشاوند سالاری، حامیپروری و رفتارهای سلیقهای، اطلاق قدرت و خشونت، ضد ارزش هستند. بر این اساس به نظر میرسد سلامت تشکیلات اداری، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دوره حکمرانی امام علی(ع) نتیجه مستقیم نوع رابطه ثروت و قدرت و مهار آن دو بودهاست.